۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

جاده ها شلوغ است

بنام خدا
هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم         هر گاه ياد روي تو كردم جوان شدم
وقتي حدود چهل سال پيش دوچرخه سواري را شروع كردم جاده ها خيلي خلوت بود. يادم هست اولين بار كه تمرين رفتم ، سال 1349 بود . اردشير جعفري من را با اين ورزش اشنا كرد .
جاده كرج رفتيم بسيار خلوت بود هر چند دقيقه يك ماشين زوزه كشان رد مي شد.خوب يادم هست در باز گشت بسكه خسته شده بودم خطوط مقطع وسط جاده را ميشمردم،گاهي هم كنار جاده مي نشستم پسته هائي را كه مادرم موقع رفتن در جيبم ريخته بود ،
ميخوردم و با پوست ان روي زمين اسمم را مي نوشتم.
وقتي عصر رسيدم به محل رختكن (قهوه خانه مش كرم) همه دوچرخه سوارها رفته بودند.
اين اولين تمرين من بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر